سلام.
امروز 20 شهریور سال 98 بود. ( ولی الان که انتشارش میدم بک روز گذشته)
شب قبلش توی دفترچه ی "تو دو لیست"م نوشتم: تصمیم گیری راجع به پیاده روی اربعین.
اگرچه که از اون لیستِ شامل یازده کار، فقط دوتاش انجام شد؛ بااینحال الان که چهل دقیقه از نیم شب گذشته؛ من خوشحالم :))))
امروز ذوق مرگی عجیبی رو تجربه کردم.
صبحی که نماز صبحش خواب مونده بودم، ساعتای نُه بود که با صدای اعضای خانواده که راجع به اربعین حرف میزدن بیدار شدم.
مامانم چیزایی که بهش گفته بودم رو داشت به بابام میگفت. دیگه اثری از خواب نبود:)))
بعد از صبحونه خوردن نشستم تو اتاقم به درس خوندن که بابا اومد و گفت اربعین چجوریاست و اینا. منم توضیح دادم (البته کسی که بشناسه میدونه توضیح دادنه منو:)))) در قالب کوتاهترین جملات) و گفت میخای بری و من ته نشون دادن احساسم این بود که گفتم اوهوم با یه لبخنده پهنِ بی دندون:) (به خدا این اوج ذوق تو چشامه)
بابا هم گفتن خب پس باید بریم برای گذرنامه ووو
درس را ول کردن همانا و تا آخر شب هم نشد بیام پاش با تمرکز، همانا (امیدوارم"همانا همانا" رو جای درستی به کار برده باشم :)))
بعد مراجعه به پلیس به اضافه ده (که هنوز دلیل اسمش رو نمیدونم) و بعد کارای ثبت نامِ کاروان رو تو سایت انجام دادیم.
.
.
.
این بود از روند کار.
میخام حالا حرف دلی بزنم .
.
.
.
نمیدونم لایق این سفر هستم یا نه.
زیاد برای به دست آوردنش نجنگیدم و شاید این منو راضی نمیکنه. ولی خب کی از دل آدما خبر داره جز خدا. ولی خب همش رو پای قسمت نمیشه گذاشت. قسمت زیادیش هنوز که زیاد مستقل نیستی (هم از نظر مالی و هم فکری)، بستگی به آدمای زندگیت داره. ( منظور درجه یکای زندگیت. منظور پدر و مادرت)
خداروشکر میکنم از ته قلبم؛ بابت اینکه این حق رو بهم دادن. کمکم میکنن پیگیری میکنن نگرانم ان. دوسشون دارم. بتونم پاس بدارم به لطف خدا.
.
و این منم که قراره اولین سفرِ تنهاییِ (البته با کاروان محسوب میشه ولی برای من حکم تنهایی رو داره:))) ) خارج ایرانِ دانشجوییِ با یک کوله ی دانشجویی رو تو سال آخر کارشناسی به مدد خدا و امام حسین بره .
تو درخواست هام برای رفتن به این سفر از خدا، بهش گفتم قول میدم فقط برای بقیه دعا کنم.
و خب اون بقیه شامل حال خودمم بشه:))
خودم رو خارج از این گود ببینم. (این بحث فلسفی رو بعدن توضیح میدم:)))
.
.
میخام خاطرات این سفر رو در قالب سفرنامه بنویسم. ان شاالله که خوب از کار دراد.
درباره این سایت