اسم وبلاگ رو زمانی گذاشتم که داشتم کتاب « ترانه خواندن به وقت باران » رو میخوندم البته برای بار دومی که بار اولش تا یک پنجمش پیش رفته بودم و خب این عادت مزخرفِ ناقص گذاشتن همه چی (نه فقط کتاب هم:)) رو دارم کم میکنم کم کم.

خب خلاصه

نویسنده ی کتاب «مسیحا برزگر» نوشته های عارفانی و معنوی گونه ای رو داره و نویسنده در ابتدای کتاب شیوه ی خوندن کتاب رو به سه صورت دانسته که حالت سومش که تجربه ای عارفانه رو در پی خواهد داشت.

به ادعای نویسنده این کتاب به دنبال آن است تا طعم دل آگاهانه ی زیستن را به تو بچشاند.

کتاب به صورت مطالبِ یا قصه های نصف صفحه ای تا دو صفحه ای، آورده شده.

اولین مطلبش رو مینویسم تا اگه دوست داشتید بقیش رو هم دنبال کنید:)

        « جهان دچار تنگناست. جهان، دل مرده است. دلیل این تنگنا و دلمردگی، اِعراض از عشق، حقیقت و زیبایی ست. همه به مصرف توصیه می کنند و کسی یادآور حقیقت نیست، کسی عشق نمی ورزد، کسی در آستانه ی زیبایی حیرت نمی کند. همه به داشتن و انباشتنِ بیشترِ قدرت، ثروت و شهرت متمایل اند. همه در رقابتی دیوانه وار فرسوده می شوند و می میرند، بی آنکه اساسا از بودن خود در این جهان پهناور باخبر شده باشند.»

 

پینوشت: این کتاب رو تو سال اول دانشجویی طی اولین پیاده روی های تنهایی از شهر کتاب سرسبز خریدم. اصلن هم نمی دونم چرا. نه کسی معرفی کرده بود نه جایی دیده یا شنیده بودمش. برای اون موقع هم سی و هشت تومن کتاب گرونی بوده.

شاید جوگیر بودم شایدم از جلدش خوششم اومده شایدم حکمتی بوده که بوده. خدا رو چه دیدی:))!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وکیل و مشاور حقوقی متخصص در دیوان عدالت اداری Margaret موسسه پژوهشی ماد دانش پژوهان روزانه نوشت اعظم خانم فارس ام پی تری موزیک AGN Sheri همه چی موجوده